اوقات فراغت |اوقات فراغت دانش آموزان و برنامه ریزی مناسب
اوقات فراغت |اوقات فراغت دانش آموزان و برنامه ریزی مناسب
همان طور که با دیدن اولین جوانه و آمدن پرستوها، متوجه رسیدن بهار می شویم، می توانیم شروع فصل تابستان را هم با جمله معروف مامان..حوصله ام سر رفته.. علامت گذاری کنیم. تعطیلات تابستانی اصولا برای همه، به غیر از صبورترین، خلاق ترین و بگذارید صادقانه بگوییم، ثروتمندترین والدین، دردسری بزرگ به شمار می رود.
والدین بدون این که متوجه شوند، برای هرچه بهتر گذشتن تعطیلات و با تهیه کتاب و لوازم سرگرمی، غذا خوردن در رستوران، خوردن بستنی و دعوت از دوستان فرزندانشان و از سفرهای داخلی گرفته تا پیک نیک های کوچک و بزرگ و کلاس های تقویتی و تفریحی، پول زیادی خرج می کنند.
بنا به نظر کارشناسان، برنامه ریزی برای کل تابستان بسیار موفق تر از برنامه ریزی روزانه است. این شیوه ذهنی آسوده تر برای والدین به همراه خواهد داشت و کودکان نیز میدانند که چه برنامه هایی در انتظارشان است و با علاقه بیش تری خود را با والدین همراه می کنند.
اما نباید فراموش کنید که این برنامه ریزی باید با مشورت اعضای خانواده انجام شود، تصمیمات آمرانه و خودخواهانه همواره موجب اختلاف خواهد شد.
در ضمن برنامه های ساده و ارزان می توانند به اندازه تفریحات پرخرج جذاب و مفرح باشند، نکته مهم این است که قصد ما از اجرای آن ها رفع تکلیف نباشد و همه با خوشی و خورویی در آن ها شرکت کنیم.
کودکان و نوجوانان اوقات فراغت را به اشکال مختلفي مي توانند بگذرانند.
فعاليتهاي ورزشي و مطالعه ميتواند بهترين وسيله براي گذراندن اوقات فراغت باشد. ورزش غير از آنکه فعاليت بدني، اجتماعي و گروهي است، نوعي بازي هم به حساب ميآيد و براي مدتي انسان را از محيط اطراف و نگرانيها و دلواپسيها دور ميسازد بازيها را به طور اعم، به سه دسته تقسيم ميکنند:
۱- بازيهايي که به پرورش بدن کمک کرده و مهارتهاي بدني و حرکتي را تقويت ميکند. مانند دوچرخهسواري، واليبال، فوتبال.
۲- بازيهايي که قدرت تخيل را پرورش ميدهد مانند نقاشي و مجسمهسازي.
۳- بازيهايي که قدرت تفکر را شکوفا ميکند. مانند انواع معماها.
پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان با بازيهايي که به پرورش بدن، پرورش تخيل و تفکر بيانجامد، مطلوب بوده و بايد در برنامهريزيها براي اوقات فراغت در نظر گرفته و امکانات لازم براي آنها فراهم شود.
طرح و اجراي نمايشنامه را نيز ميتوان نوعي بازي تخيلي دانست که براي فرزندان مفيد است.«کانال دهکده دانش» بازيگران و تماشاگران هر دو از اجراي نمايشنامه براي گذراندن وقت فراغت استفاده ميبرند. براي بازيگران نوعي بيان مهارت هنري و اجتماعي است و براي تماشاگران، خود را در نقشها ديدن و با سناريو همراه شدن و مسالهاي را تجزيه و تحليل کردن و نوعي پرورش تخيل و تفکر است.
از طرف ديگر بعضي از کودکان و نوجوانان ، ديدن فيلم و رفتن به سينما را براي گذران اوقات فراغت انتخاب ميکنند و از اين طريق گاهي ايدهآل خود را در فيلمي مييابند و به طرف آن ميروند. فيلم به عنوان يک وسيله سمعي و بصري ميتواند تاثير عميقي بر طرز فکر تماشاگر بگذارد و ساعات فراغت او را به خوبي پر کند. راديو و تلويزيون دو وسيلهاي است که بيش از سينما و تئاتر مورد استفاده قرار ميگيرد و شنوندگان و بينندگان فراواني دارد و اين، در حالي است که متاسفانه تلويزيون برنامه معمول کودکان و نوجوانان را بر هم ميزند، ساعت خواب آنان را عقب مياندازد و وقت مطالعه آنان را ميگيرد. تلويزيون فعاليت کودکان را محدود و آنان را به تماشاگر صرف برنامههاي تلويزيوني تبديل ميکند. تلويزيون همچنين ارتباط افراد خانواده را کم کرده و روابط سازنده و لازم والدين با کودکان و نوجوانان را محدود ميسازد. گاهي تلويزيون را شمشير دولبه ناميدهاند. اگر برنامههاي تلويزيون مناسب نباشد، بد آموزي و اثر مخربي بر کودکان خواهد داشت و از اين رو، در زمينه تماشاي تلويزيون توسط نوجوانان و کودکان بايد به چند موضوع توجه کرد.
در جامعه کار اهميت دارد و براي آن برنامهريزي ميشود، اما اوقات فراغت مورد بيتوجهي قرار ميگيرد و برنامه اي براي چگونه گذراندن آن در نظر گرفته نميشود
۱- تلويزيون تا چه اندازه کودکان و نوجوانان را از انجام ساير فعاليتهاي ثمربخش باز ميدارد؟
۲- تا چه اندازه فرزندان وابسته به تماشا و پذيرا ميشوند؟
۳- تا چه اندازه تماشاي تلويزيون بر روابط فرزندان با والدين تاثير ميگذارد؟
تلويزيون نبايد جانشين فعاليتهاي فردي و اجتماعي شود و فرزندان را به فردي پذيرا تبديل کند و تنها وسيله سرگرم کننده براي او باشد. استفاده مداوم از برنامههاي تلويزيوني، کودک و نوجوان را به گيرندهاي بدون تفکر و بدون داد و ستد انديشه و تجزيه و تحليل مطالب تبديل ميکند. در واقع، صدا و حرکت او را جلب کرده و به سمت بيتوجهي، عدم انتخاب و بيتفاوتي نسبت به آنچه عرضه ميشود، سوق ميدهد. آنگاه نسلي که بايد يا سازنده زندگي باشد تماشاچي صحنهها ميشود. وابستگي بيش از حد به برنامههاي تلويزيون، بهخصوص در شرايطي که برنامههاي تفريحي ديگري وجود ندارد، بر روابط فرزندان با والدين تاثير ميگذارد و موجب کشمکشهایی می شود.