اختلالات یادگیری چیست؟
اختلالات یادگیری به معنی نارسایی در یک یا چند فرایند روانشناختی در زمینه فهمیدن و به کار بردن زبان اعم از کلامی یا نوشتاری است که به صورت نارسایی در زمینه گوش کردن، فکر کردن، صحبت کردن،هجی کردن یا خواندن، نوشتن و حساب کردن بروز میکند.
بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی، قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است، هوش کم و بیش عادی دارند، به خوبی حرف می زنند و مانند سایر کودکان بازی می کنند، مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می کنند، در خانه نیز خود یاری های لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنها می سپارند، به خوبی انجام می دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. لیکن زمانی که به مدرسه میروند و میخواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی میشوند. این کودکان به تدریج درمییابند که سایر کودکان از نظر وضع درسی بهتر از آنها هستند و احساس حقارت را تجربه میکنند و کم کم بیزاری از درس و مدرسه در آنها به وجود میآید. والدین آنها که اغلب از دلایل ناتوانی یادگیری آنها بی خبر هستند، مشکل را بیشتر میکنند و با فشارهایی که به کودک وارد میآورند، دشواری را چند برابر می کنند.
بدیهی است این کودکان در مراجعه به هر متخصصی، مشکلی تازه در خود مییابند. هر متخصص مشکل آنها را از دریچه چشم خود نگریسته و تنها بعدی از ابعاد پیچیده آن را زیر ذره بین تخصص خویش قرار میدهد. گفتنی است که در این میان، امر اساسی توجه به این نکته است که در این گونه موارد، ضرورتاً باید به جای تشخیصهای انفرادی، از شیوه نظام چند رشتهای سود جست که در آن معمولاً مجموعهای از تجربیات و تخصصها توأمان مورد استفاده قرار میگیرد. بدین معنی که با همگام شدن عدهای از متخصصان و یک سو و یک جهت شدن تلاش های مختلفی که از طرف صاحبان فن و تجربه صورت میگیرد، راهی برای تحلیل، تشخیص و درمان اساسی مسائل یادگیری گشوده می شود.
تعریف اختلالات یادگیری
اصطلاح نارسایی در یادگیری به وسیله روانشناسان و متخصصین تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار میگیرد؛ در حالی که متخصصان پزشکی اختلال یادگیری را ترجیح می دهند. مثلاً بر طبق تعریف انجمن روان پزشکان آمریکا (1994) اختلال زمانی روی میدهد که پیشرفت درسی فرد بر اساس آزمونهای استاندارد فردی در خواندن، حساب کردن، نوشتن یا بیان به طور چشمگیری پایین تر از سطح مورد انتظار سنی، درسی، و یا هوشی وی باشد. اگر چه تلاش فراوانی برای یافتن یک تعریف جامع در زمینه اختلالات يادگيری انجام گرفته است، هنوز تعریف کاملی که مورد قبول همگان باشد وجود ندارد. شاید یکی از دلایل عمده آن این باشد که در بکار بردن اجزای اختلالات یادگیری هنوز ثبات چندانی وجود ندارد. بعضی سعی میکنند آنها را از همدیگر مجزا نمایند در حالی که بعضی دیگر نارسایی در یادگیری را به عنوان یک اصطلاح کلی مورد استفاده قرار میدهند که شامل تمام موارد یادگیری است و بعضی در این زمینه اظهار نظر قاطعی نمیکنند. از طرف دیگر تعاریف، بسته به این که نارسایی در چه حوزه ای تعریف می شود نیز تا اندازه ای فرق می کنند.
کمیته بین نهادی نارساییهای یادگیری (1987) که نمایندگی 12 نهاد در بخش خدماتی، بهداشتی و انسانی و بخش آموزش و پرورش را دارد جنبه های زیر را در تعریف خود از نارسایی ویژه در یادگیری مورد تأکید قرار می دهد:
- کودک ممکن است مشکلاتی در مهارت های گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن، استدلال ریاضی و یا اجتماعی داشته باشد.
- نارسایی در یادگیری ممکن است همراه با شرایطی از قبیل عوامل اجتماعی– محیطی و اختلالات توجهی باشد.
- نارسایی حالت ذاتی دارد و تصور میشود از نقص در نظام عصبی مرکزی ناشی شود.
کودکانی که دارای اختلالات یادگیری هستند چه ویژگیهایی دارند؟
کودکان با مشکل اختلال یادگیری گروه ناهمگنی را تشکیل میدهند که ویژگیهای بسیار متفاوتی دارند . اما باید در نظر داشت که همه کودکان با نارسایی در یادگیری ممکن است تمام این ویژگی ها را نداشته باشند و در عوض بعضی از افرادی که نارسایی ویژه در یادگیری ندارند ممکن است بعضی از این ویژگیها را داشته باشند. از این جهت که هر کودکی دارای ویژگی های منحصر به فرد براي خود میباشد ممکن است فقط بعضی از این ویژگیها در او وجود داشته باشد. افزون بر این بعضی از ویژگیهایی که در اینجا مورد بحث قرار میگیرد متناسب با سن و سطح رشدی هر کودک معین است که در صورت ادامه میتواند مشخصه این کودکان در نظر گرفته شود. علیرغم این ناهمگنی اغلب مشکلات کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری با همدیگر همانندی دارد و این ویژگیها را نمیتوان به راحتی از همدیگر تفکیک کرد. زیرا گاهی ممکن است رفتارهایی در رابطه با چندین ویژگی بطور همزمان مشاهده شود. از طرف دیگر داشتن مشکل در یک جنبه ممکن است جنبه های دیگر را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد. مثلاً داشتن مشکلات درک مطلب، در زمینه زبان بیانی فرد نیز مشکلاتی ایجاد میکند. بنابراین ارزیابی این کودکان فراتر از بررسی یک جنبه معین فرد است.
اگر چه نارسایی در درجه اول بر روی جنبه درسی کودکان تأثیر دارد اما باید در نظر داشت که حوزههای دیگر چون حوزههای اجتماعی و شغلی فرد هم به نوعی از آن تأثیر میگیرند و در بسیاری از موارد بر روی بهداشت روانی و عزت نفس اثر منفی میگذارند. افزون بر این مشکلات همايند چون اختلال نقص توجه بیش فعالی، افسردگی، و مشکلات عصبی نیز ممکن است در کنار آن وجود داشته باشد. بنابراین کودک ممکن است بیش فعال، بی توجه و در عین حال ناسازگار باشد. اما برای ساده شدن موضوع می توان این ویژگیها را در گروههای زیر طبقه بندی نمود:
1- اختلالات حرکتی
کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری، الگوهای حرکتی متمایزی نسبت به بعضی از کودکان دیگر دارند که به برخی از مهمترین آنها در اینجا اشاره می شود:
الف- بیش فعالی:
بیش فعالی یکی از فراوانترین اختلالات حرکتی گزارش شده کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری است. این کودکان در سنین پایین همیشه در حال حرکت و جنبیدن هستند در هیچ جایی آرام و قرار ندارند و رفتاری غیر قابل پیش بینی از خود نشان میدهند. کودکان سنین پایینتر رفتارهایی همچون صحبت کردن زیاد و دعوای بین خواهر و برادرها، دوستان و همکلاسیها دارند و در دوره نوجوانی گرچه فعالیت بیش از اندازه ممکن است وجود نداشته باشد اما نشانههای دیگری مانند مشکلات رفتاری، عزت نفس پایین، بیتوجهی، و یا حتی افسردگی بروز نماید.
این چنین رفتارهایی الزاماً نادرست نیستند بلکه تعداد دفعات آن بیش از اندازه و خارج از تناسب است. گرچه به نظر بعضی گاهی رفتار از نظر کیفی نیز متفاوت، تصادفی و با سازمان یافتگی کمتری است. باید در نظر داشت که گرچه بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری این حالت را از خود نشان میدهند بسیاری از کسانی که نارسایی در یادگیری ندارند نیز ممکن است بیش فعال باشند.
ب- کم فعالی:
برخلاف کودکان بیش فعال بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری وجود دارند که به طور غیر طبیعی فعالیت حرکتی محدودی داشته و بیش از اندازه آرام و بی حال هستند. اما از جهت این که مشکلات رفتاری این گروه کودکان کمتر در مدرسه مورد شناسایی قرار می گیرد بندرت شناخته میشوند و در نتیجه کمتر جزو کودکان با نارسایی در یادگیری به حساب میآیند.
ج- ناهماهنگی:
ناهماهنگی یا داشتن هماهنگی ضعیف یکی از مشکلاتی است که بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری از خود نشان میدهند. این کودکان در فعالیتهایی که نیاز به هماهنگی کاملی دارد همچون دویدن، پریدن، جست و خیز کردن و مانند آن مشکل دارند، نوع راه رفتن آنها معمولاً خشک، نا آزموده و بی روح است و در فعالیتهای مربوط به حرکات ظریف مانند نوشتن و نقاشی کردن نیز دارای ضعف هستند.
د- تکرار:
تکرار خود به خودی و غیر عادی رفتار که ممکن است تقریباً در تمام رفتارهای بیانی مانند صحبت کردن، نوشتن، خواندن، ترسیم کردن، و اشاره کردن وجود داشته باشد در بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری مشاهده میشود. این حالت در صحبت کردن شامل داشتن اشکال در رفتن از یک کلمه به کلمه دیگر و در نوشتن تکرار یک حرف یا غلط نوشتن یک کلمه و تکرار مکرر آن است.
2- اختلالات اجتماعی– عاطفی
کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری انواع متفاوتی از اشکالات اجتماعی و عاطفی همچون خود پنداره پایین، تحمل کم نسبت به ناکامی، اضطراب، کناره گیری اجتماعی، طرد اجتماعی، اجتناب کردن از کار یا کند بودن در آن از خود نشان میدهند. این کودکان معمولاً در کار کردن و بازی کردن با کودکان دیگر از خود ناتوانی نشان می دهند و بیشتر اوقات در اثر ناکامیهای ناشی از آن، رفتارهای مداخله گری دارند.
3- اختلالات ادراکی
اختلالات ادراکی یعنی ناتوانی در شناسایی، تمیز، و تعبیر و تفسیر کردن احساس که میباید با اشکالات مربوط به حواس فرق گذاشته شود. مثلاً یک کودک نابینا چون نمی تواند ببیند ادراک بینایی برایش ایجاد نمیشود اما در مورد اختلالات ادراکی کودک در عین حال که توانایی دیدن را دارد در حوزه های معینی مشکلات ادراکی از خود نشان میدهد. اختلالاتی همچون عدم ایجاد اشکال هندسی، تشخیص متن و زمینه، حروف وارونه و واژگون و مانند آن نشانه اختلال در ادراک بینایی، عدم تشخیص تن صدا و فرق نگذاشتن بین صداهای گوناگون نشانه اختلال در ادراک شنوایی، ناتوانی در شناخت اشیاء معمولی از طریق لمس کردن نشانه اختلال در ادراک لمسی و اشکال در هماهنگی، جهت یابی و تعادل نشانه اختلال در ادراک تعادل است. اما اختلال در ادراک بویایی و چشایی به نظر می رسد کمتر با نارسایی ویژه در یادگیری بستگی داشته باشد.